۱۳۹۰ فروردین ۲۲, دوشنبه

طعم شیرین آزادی

آیا تا به حال فکر کردی آزادی یعنی چه؟
آیا تا به حال با خودت نشستی و ساعتها کلنجار رفتی تا به درک واقعی کلمه آزادی برسی؟
راستی آزادی یعنی چی؟
همه ما از غل و زنجیر، اسارت، جای تنگ و تاریک، قفس  بیزاریم و دوست داریم که رهایی داشته باشیم و آزاد باشیم ولی براستی ما در چه غل و زنجیری هستیم، اسیر که هستیم؟
در ابتدا باید ببینیم آزادی یعنی چه و بهترین کار این است که سخنان بزرگان تاریخ، در رابطه با آزادی  را بررسی کنیم؛
ژان ژاک روسو در این باره می گوید: انسان آزاد آفريده شده است اما همه جا در زنجيري است كه خود بافته است.
پرسلیس می گوید: هركس قادر به تملك و اراده نفس خود باشد، آزادي حقيقي را به دست آورده است.
حضرت علی می گوید:  آن که شهوات خواسته های نفسانی دنیایی را وارهد او حر است.
گوته می گوید: كسي سزاوار آزادي است كه بتواند بر هوسهاي خود چيره شود.
فردوسی می گوید: بي خردي، اسارت در پي دارد و خرد، موجب آزادي و رهايي است.
و بسیار سخن است در این زمینه ولی مبنا را به خلاصه نوشتن و مفید بودن مطلب می گذاریم و ناگفته هم نباشه که این پُست ادامه دار است و در پُست های بعدی مطالب را کامل تر و مفید تر عرضه می کنم.
همانطور که دیدید در این چند سخنی که از بزرگان تاریخ آوردم، همگی یک چیز را مشترکا غل و زنجیر می دانند و رهایی از آن را آزادی می نامند.
آری غل و زنجیر، همان هوس، نفس، جهل، بی خردی است، و از بین بردن اینها رهایی است و آنجاست که طعم زیبای آزادی چشیده می شود که به نظرم از عسل هم شیرین تر است.
ادامه دارد....

هیچ نظری موجود نیست: