۱۳۹۰ اردیبهشت ۷, چهارشنبه

آیه های عاشقانه


سلام؛ سلامی به زیبایی بهار؛
امیدوارم دلهایتان بهاری و همیشه عاشق باشد؛ این هم متن آهنگی از علیرضا عصار است که تقدیم می کنم به تمامی آنهایی که به خالق و معبودشان عاشقانه، عشق می ورزند.
شاد و عاشق باشید...
 کس نمی داند ز من جز اندکی؛
وز هزاران جرم و بدفعلی یکی؛
من همی آن دانم و ستار من؛
جرمها و زشتی کردار من؛
هر چه کردم جمله ناکرده گرفت؛
طاعت ناورده آورده گرفت؛
نام من در نامه پاکان نوشت؛
دوزخی بودم ببخشیدم بهشت؛
عفو کرد آن جملگی جرم و گناه؛
شد سفید آن نامه و روی سیاه؛
آه کردم چون رسن شد آه من؛
گشت آویزان رسن در چاه من؛
آه رسن بگرفتم و بیرون شدم؛
شاد و زفت و فربه و گلگون شدم؛
در بن چاهی همی بودم نگون؛
در دو عالم هم نمی گنجد کنون؛
آفرین ها بادا بر تو ای خدا؛
ناگهان کردی مرا از غم جدا؛
گر سر هر موی من گردد زبان؛
شکرهای تو نیاید در بیان؛
تو در جان منی، من غم ندارم؛
تو ایمانی منی، من کم ندارم؛
اگر درمان توئی دردم فزون باد؛
اگر عشقی تو، سهم من جنون باد؛
توئی تنها توئی تو علت من تو؛
تو بخشاینده بی منت من؛
صدایم کن صدای تو ترانه است؛
کلامت آیه های عاشقانه است؛
تو را من سجده سجده می پرستم؛
که سر بر خاک بر زانو نشستم؛

هیچ نظری موجود نیست: