به مناسبت گرامیداشت سالروز درگذشت آقای فریدون مشیری، شعر زیر را با عنوان عدالت، از سروده های این شاعر گرامی را برای این پست انتخاب کردم.
شاد و عاشق باشید
گفت روزي
به من خداي بزرگ
نشدي از
جهان من خشنود!
اين همه
لطف و نعمتي كه مراست
چهرهات
را به خندهاي نگشود!
اين هوا،
اين شكوفه، اين خورشيد
عشق، اين
گوهر جهان وجود
اين بشر،
اين ستاره، اين آهو
اين شب
و ماه و آسمان كبود!
اين همه
ديدي و نياوردي
همچو شيطان،
سري به سجده فرود!
در همه
عمر جز ملامت من
گوش من
از تو صحبتي نشنود!
وين زمان
هم در آستانه مرگ
بيشكايت
نميكني بدرود!
گفتم: آري
درست فرمودي
كه درست
است هرچه حق فرمود
خوش سراييست
اين جهان، ليكن
جان آزادگان
در آن فرسود
جاي اينها
كه بر شمردي، كاش
در جهان
ذرهاي عدالت بود.